ورق میزنم قصه هامونو باز میشه لای کتابه قدیمی
آزارم میده صدای کلاغا..توجاده خاکی یه کولبه چوبی.
ردیفیم ولی کیفی کوک نی.بازم یخبندونه باس شب بمونیم.
روحمون یخ زد تو دیروز آبم نمیشه هر چی گرم میمونیم
.
.
ندارم دیگه از دردی، ترسی
از وقتی اومد تویه دسته تلخی
از یجامهم نی پیشم هستی، رفتی
تقصیر خودمه بَد بستم ترکیب
حال بَدیامو بَد مَستم بَد چیپ
توکارم رشده اصن پس رفتم نی
گفتی میمونی ولی تشم رفتی
نزا ببینمت بشم بات سرسنگین
آخه
شاه ملکشو نمیفروشه که
ملکه هم با درباریا نمیجوشه
به کُل دنیا
شاهِشو نمیفروشه
اگه بِره برمیگرده فشار خیلی روشه
از اینا بگذریم!!
چطوره حالت الان؟؟
روبه راهی هنو یا شده کارت تمام
ما پی آرامشیم بایه حال خراب
اگه نباشی خودم بَسم واسه غمام.
.
.
شاه ملکشو نمیفروشه که
سلامتی هم رفت بالا شاتمون
.
.
سلامتی هم رفت بالا شاتمون.
شیش بودیم ولی جفت نبود تاسمون.
شر بودیم باهم گل کاشتیم.
حالا نیستموهمونارو بپیچو بچاقون.
هنو بیداره چشامون. چون مغز نمیخوابه.
میخوام فراموشت کنم ولی بستگی داره.
اگه بد باشی معلومه ته این فاله.
از این روزا میگذریم تو مسیره قطاره.
گفتم .صداشو قطع کن.
دیگه نخونه کلاغه.
ازم متنفری .منم ازت کلافه.
ولی تنهاشیم دوباره لبام رو لباته.
میشناسیم ردمیدم ولی نترس ادامه.
خودت مزه کن دسته ما نمک نداره..
میرسه خبرا. نمیدونیم کی طرف حسابه.
شدیم سوژه خدا داره مستندمیسازه.
پی تلافی ای.منم دلم کم پر نی..
اگه جایی لیز بود باهم سرخوردیم
یکی زدی تو به من یکی من به تو
یکی قَد کشید یکی زد ریششو
چیزی عوض نمیشه پیگیر نشو
فقط کاش نمیزدم ورق غصه رو.
.
.
»رایا، علی اِستارک، بیت علی درگاه